تاثیر گناه بر معرفت از دیدگاه آیات وروایات
معرفت در حیات معنوی و مادی انسان، جایگاهی بی بدیل دارد. تنها وسیله ارتباطی وی با جهان خارج از ذهن شناخت اوست. دوام زندگی آدمی بدون شناخت امکانپذیر نیست. نوع نگرش انسان نسبت به جهان آفرینش و هدف خلقت وابسته به نحوه شناخت اوست.
بر اساس آموزههای اسلامی و براهین نقلی و عقلی، سعادت و رستگاری انسان فقط از طریق ایمان و عمل صالح محقق میشود. درفرآیند حصول ایمان و عمل صالح به ویژه دستیابی به مراحل عالی، معرفت از نقشی ممتاز و بی جایگزین برخوردار است. نیل به معرفت صحیح و درست و صیانت از آن بدون پرهیز از موانع و آفات ممکن نیست. پدیده علم و معرفت همواره در معرض تهدیدها و آسیبهایی است که از پیامدهای آن، زوال، نقصان و وراونگی است.
فقدان معرفت صحیح و درست، موجب انحراف شدید در بینش و گرایش فرد از مسیر حق میگردد، او را از شناخت کمال و راه رسیدن به آن، ایمان و اعتقاد ورزی به عقائد حق، عبادت و پرستش و در نهایت نیل به سعادت و کمال نهایی باز میدارد و سرانجامی جز شقاوت برای وی به دنبال نخواهد داشت.
بر اساس آیات و روایات دراصل ارتباط و تأثیر اجمالی گناه در معرفت نمیتوان شک و تردید کرد؛ ولیکن در نوع آثار، کمیت و کیفیت تأثیرات، آفت و تهدید بودن گناه نسبت به معرفت، نقاط ابهام و پرسشهای متعددی مطرح است.
مسأله تأثیر گناه درمعرفت دارای ابعاد گوناگون است. تاکنون در این باره اثر مستقل و منسجمی ارائه نشده است که به بررسی موضوع از منظر آیات و روایات پرداخته باشد. بدین سان یافتن پاسخ پرسشها و برطرف نمودن ابهامهای یادشده، جستجوی دقیق و بررسی گسترده آیات و روایات را به دنبال داشت. استنطاق، استنباط و استنتاج از ادلّه، مستلزم آگاهی از ثمرات تحقیقات دانشمندان اسلامی در علوم مختلف به ویژه تفسیر، حدیث، کلام و اخلاق بود. همچنین لازم شد که از یافتههای متخصصان دانشهای مرتبط با موضوع، نظیر معرفت شناسی و روانشناسی اطلاع حاصل شود.
در قرآن و حدیث برای گناهان پیامدهای بسیار زیادی بیان شده که از جمله آنها آثار سوء معرفتی آن است. گناه موجب مهر شدن قلب، قساوت، غفلت و دگرگونی آن میشود و تیرگی دل را در پی دارد. زنگار گناه سبب بسته شدن چشم و گوش دل نسبت به حقایق و معارف میگردد.
در مورد چرائی و چگونگی تأثیر گناه در معرفت، تبیینهای مختلفی وجود دارد. براساس تبیین کلامی – اخلاقی، حقیقت علم نور است و شرط بهرهمندی از آن، پذیرش ولایت خاص الهی است و شرط برخورداری از ولایت، ایمان و تقوا میباشد که مستلزم پرهیز از گناه است. اثرپذیری از وسوسههای شیطان و انجام گناه نه تنها باعث خروج از ولایت الهی میشود، بلکه زمینه ساز ولایت شیطان و باعث بیرون شدن از نور علم و ورود به تاریکی جهل میگردد. شیطان با تلقینهای مکرر و ترفندهای متنوع در ساحت عواطف و احساسات نفوذ کرده، سپس در ساحت اندیشه و دل تصرف میکند و ابزارهای ادراکی را در اختیار میگیرد و به مدیریت آنها میپردازد.
تبیین روانشناختی بیانگر آن است که براساس قرآن و حدیث، گناه یک نوع بیماری روحی و روانی است و آثاری همچون رنج و عذاب، غم واندوه، شک و اضطراب به دنبال دارد که عوامل مؤثر در یادگیری را تحت تأثیر قرار میدهد و با تبعات منفی در انگیزه، آرامش خاطر، تمرکز و دقت و غیر آن، در فرایند یادگیری اخلال ایجاد میکند.
از آیات و روایات استفاده میشود که گناه در معرفت سه نوع تأثیر دارد: الف) از پیدایش معرفت ممانعت میکند؛ ب) باعث زوال و از بین رفتن معرفت میشود؛ ج) سبب دگرگونی و وارونگی معرفت میگردد. گرچه قدر متیقن این تأثیرات در علم ملازم با ایمان و هدایت است؛ امّا تأثیر فی الجمله گناه در علم به معنای مطلق ادراک و آگاهی نیز قابل انکار نیست.