مهر مهدوی

  • خانه 
  •  

کفران نعمت از دیدگاه قران

03 دی 1396 توسط معصومه شهابي پور

​خداوند متعال، آفریدگار و پرورش دهنده همه موجودات و به ویژه انسان است که از سر لطف و محبت بی انتهای خود می خواهد تا آن ها را به کمالی در خور شأن و مرتبه وجودیشان برساند؛ بنابراین برای کسب کمالات، نعمت هایی را به آنان ارزانی داشته تا با به کار گیری صحیح آن ها، راه رشد را پیموده و به او نزدیک شوند و از آن سر چشمه خیرات و خوبی ها بهره مند گردند. انسان نیز با درک این حقیقت و با استفاده صحیح از نعمت های الهی و اطاعت از اوامر و نواهی او، می تواند شاکر حقیقی خداوند گردد، اما بسیاری از انسان ها در اثر عوامل گوناگون، نعمت های الهی را کفران می کنند و از آن در راه رسیدن به سعادت، بهره نمی گیرند.

مفهوم و چیستی کفران نعمت

«کفر در لغت گاهی نقیض ایمان است و در مواردی نقیض شکر؛ کفران نعمت نیز یعنی نعمت را شکر نکند».[1]

راغب در معنای «کفر» می نویسد: «کفر در لغت، به معنای پوشاندن شیء است و کفران نعمت؛ یعنی پوشاندن نعمت با ترک شکر کردن نسبت به آن. کفران در انکار نعمت، بیشتر استعمال دارد و کفر در انکار دین و کفور در هر دو».[2]

در مفهوم شناسی نعمت، راغب اصفهانی آن را حالت خوب و حسن می داند[3] و صاحبِ کتاب قاموس قرآن، اصلِ آن را از نعمَ ـ فعل مدح ـ دانسته و می نویسد: «نعمت را به جهتِ خوب و دلچسب بودن، نعمت گفته اند».[4]

همچنین در معنای شکر آمده است: «شکر، تصور نعمت و اظهار آن است و متضادش، کفر است که نسیان نعمت و پوشاندنِ آن است و شکر سه دسته است: شکر قلب که همان تصور نعمت است و شکر زبان که همان ثنای منعم است و شکر سایر جوارح که آن، جزای مقابله نعمت است به قدر استحقاقش».[5]

 نظر دهید »

مفهوم حیا در قران

03 دی 1396 توسط معصومه شهابي پور

​حیا در لغت به معنی شرم‌ساری و خجلت است و از جمله موضوع‌های اخلاقی است که در قرآن (قصص25) از آن یاد شده فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ پس یکى از آن دو زن در حالى که به آزرم گام بر مى‏داشت نزد وى آمد [و] گفت پدرم تو را مى‏طلبد تا تو را به پاداش آب‏دادن [گوسفندان] براى ما مزد دهد و چون [موسى] نزد او آمد و سرگذشت [خود] را بر او حکایت کرد [وى] گفت مترس که از گروه ستمگران نجات یافتى

حیا به معنی «شرم داشتن، باز ایستادن، زنده گذاشتن» است. حیا به معنی شرم و آزرم باشد و آن انحصار نفس است در وقت ارتکاب فعل قبیح جهت احتراز و دوری از مذمت (دهخدا) حیا در لغت با حالت روانی شرم در انسان به یک معنی است

این شرم در نتیجه درک نظارت شخص ناظر در انسان ایجاد می‌شود؛ چنان‌چه در تعاریف به این نظارت اشاره شده است. در برخی از این تعاریف حیا را به دلیل ترس از مذمت مردم، برخی به دلیل حرمت شخص ناظر، برخی حالت درونی به جهت زشت بودن فعل، برخی به دلیل درک محبت شخص ناظر و برخی به خاطر کرامت نفس بیان کرده‌اند.
 بنابر تعاریف موجود، حیا یک حالت درونی است که در مواجهه با کار نادرست در فرد ایجاد می‌شود و حالت بازدارندگی در او به وجود می‌آورد. در برخی تعاریف به حیا به عنوان عامل ایجاد انگیزه برای انجام عمل نیک، اشاره شده است. بنابراین حیا یک عامل درونی بازدارنده در انجام فعل نادرست و وادارنده در انجام عمل درست می‌باشد.
حیا عامل درونی است که مانع انجام عملی می‌شود که در عرف جامعه ناپسند شمرده می‌‌شود.
حیا عامل درونی است که باعث ترک گناه و عمل در جهت خواست پروردگار می‌شود و به این درک توجه خاص شده است. و این امر در عرفان شیعه به وضوح دیده می‌شود. در معارف شیعه به نقش ناظران پررنگ‌تر از سایر فرق اسلامی اشاره شده است. به طوری که ادعیه، زیارات، و بحث مهدویت و عاشورا نقش برجسته‌ای در ایجاد حیا و درک حضور و نظارت دارند


با توجه به تعاریف، حیا یک امر غیر تجربی و غیر کمی است. حیا زمانی ایجاد می‌شود که فرد حضور شخص یا اشخاص دیگری را حس کند. ممکن است این حضور یک حضور و نظارت فیزیکی نباشد اما این درک و احساس به عنوان عامل بازدارنده‌ای در فرد عمل کند. چنین حسی به تنهایی نمی‌تواند حیا را برانگیزد بلکه این درک باید توأم با احترام و کرامت برای شخص ناظر باشد. 
در آیات فراوانی به مفهوم حیا اشاره شده است. آیه 25 سوره قصص در این آیه به حیای دختران شعیب که حیا و عفت ممدوح می‌باشد اشاره شده. کلمه استحیاء در این آیه عیناً آورده شده؛ این حیا بیشتر به بحث عفت در رفتار زنان مرتبط می‌باشد


در آیه 24 سوره یوسف در بیان علت امتناع حضرت یوسف(ع) می‌فرماید: «و در حقیقت، [آن زن] آهنگ وی کرد، و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او می‌کرد. وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ

در این آیه شریف، از «برهان پروردگار» به عنوان عامل بازدارندگی از گناه اشاره شده. امام زین‌العابدین(ع) در تفسیر «برهان پروردگار» می‌فرماید: زن عزیز مصر به سوی بت رفت و پارچه‌ای بر روی آن انداخت. یوسف از او پرسید: «برای چه این کار را کردی؟» پاسخ داد شرم دارم از این که این بت، ما را ببیند! در این هنگام، یوسف به وی گفت: «آیا تو شرم می‌کنی از چیزی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه می‌فهمد و نه می‌خورد و نه می‌نوشد؛ ولی من شرم نکنم از کسی که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟!

این، معنای سخن خداوند است که می‌فرماید: «اگر برهان پروردگارش را ندیده بود». آن‌چه باعث حیای زلیخا شد، ناظر بودن بت بود، هر چند نظارت او بر اعمال بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف(ع) شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است. یکی از اساسی‌ترین مباحثی که در تعریف حیا به آن توجه داده شده، وجود ناظر و نظارت است




برگرفته شده از m5736z.blog.ir زارع پور

 نظر دهید »

نظر امام خامنه ای درمورد رقص وپای گوبی

28 آذر 1396 توسط معصومه شهابي پور

​ا نهایت تاسف و تاثر باید اعتراف کنیم این روزها کمتر مجلس عروسی را در شهرمان می بینیم که در آن اثری از ابتذال، و رقص و موسیقی حرام نباشد… در مجالسی که قرار است «بترکانند»، قضیه از این هم بدتر می شود و کار به اختلاط علنی زن و مرد، نوشیدن مشروبات الکلی و ده ها گناه صغیره و کبیره دیگر هم کشیده می شود. توجیه تمام این گناهان هم فقط یک جمله است: «یه شب عروسی که اشکالی نداره…» و اگر کسی با این بساط مخالفت کند، چنین پاسخی خواهد شنید: «عروسیه دیگه بابا… شما هم بیخودی داری تعصب و خشک مقدسی به خرج میدی…»


در برخی دیگر از عروسی ها کار به آزار و اذیت روحی همسایگان هم کشیده می شود. در گذشته های نه چندان دور، در اکثر مناطق کشورمان رسم بود که در انتهای جشن عروسی، هنگامی که عروس را به خانه داماد می آوردند، در مقابل منزل دقایقی را به شادی می گذراندند و عروس و داماد را به منزلشان بدرقه می کردند؛ اما آیا در شرایط حساس کنونی! و با زندگی های آپارتمان نشینی امروزی، باز هم جایی برای اینگونه مراسم باقی مانده است؟ مسلما نه! اما در کمال تعجب در بسیاری از جشنهای عروسی مشاهده می کنیم که پس از آوردن عروس به خانه داماد و پس از آنکه برای مدتی نه چندان کم، یکی از خیابانهای شهر را برای پایکوبی بند آوردند، جمعیت حاضر در مراسم، نیمه شب در مقابل منزل بساط رقص به پا می کنند و آن قدر در این کار افراط می کنند که تا چند کوچه آن طرف تر هم کسی نمی تواند از سروصدای رقص و موسیقی این جماعت آرامش داشته باشد… دریغ از اندکی توجه به حقوق همسایگان.

مشکل اصلی هم اینجاست که بسیاری از افرادی که در اینگونه مراسم شرکت می کنند، در ظاهر خود را پای بند به حفظ ظواهر شرعی و عمل به دستورات اسلامی و… معرفی می کنند؛ اما در شب عروسی با این توجیه که شادی کردن حلال است، یک کلاه شرعی گشاد بر سر خود می نهند و آن را آنقدر پایین می کشند تا کاملا جلوی دیدشان را بگیرد.

آری… شادی حلال است… هر نوع موسیقی هم حرام نیست… حتی هر گونه رقصی هم حرام نیست… حلال هست، به جای خود… حرام هم هست، به جای خود… این هم سندش: بخشی از نظرات آیت الله خامنه ای را راجع به موسیقی و رقص که در پاسخ به استفتائات مقلدان اعلام شده و در وب سایت ایشان موجود است، با هم می خوانیم:

س 1167: آیا رقص محلى در عروسى‏ها جایز است؟ شرکت در این مجالس چه حکمى دارد؟

ج: اگر رقص به‌گونه‏اى باشد که باعث تحریک شهوت شده و یا مستلزم فعل حرام یا ترتّب مفسده‏اى باشد، جایز نیست و شرکت در مجالس رقص هم اگر به عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامى‏ باشد جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد.

س 1168: رقص در مجالس زنانه بدون آهنگ موسیقى حرام است یا حلال؟ و در صورتى که حرام باشد، آیا ترک مجلس بر شرکت کنندگان واجب است؟

ج: رقص به‌طور کلى اگر به‌گونه‏اى باشد که شهوت را تحریک کند و یا مستلزم کار حرام و یاترتّب مفسده‏اى باشد، حرام است و تَرک آن مجلس به عنوان اعتراض بر کار حرام، چنانچه مصداق نهى از منکر محسوب شود، واجب است.

س 1169: رقص محلى مرد براى مرد و زن براى زن و یا مرد در بین زنان و زن در بین مردان، چه حکمى دارد؟

ج: اگر به‌گونه‏اى باشد که شهوت را تحریک کند و یا مستلزم فعل حرام یا ترتّب مفسده‏اى باشد و یا زن در بین مردان بیگانه برقصد، حرام است.

س 1170: رقص دسته‏جمعى مردان چه حکمى دارد؟ مشاهده رقص دختران خردسال از تلویزیون و غیر آن چه حکمى دارد؟

ج: اگر رقص به‌گونه‏اى باشد که موجب تحریک شهوت شود و یا مستلزم کار حرامى باشد، حرام است، ولى اگر نگاه‌کردن به آن باعث تأیید فرد گناهکار و تجّرى او و ترتّب فساد نشود، اشکال ندارد.

 نظر دهید »

ازدواج از دیدگاه قران

27 آذر 1396 توسط معصومه شهابي پور

 نظر دهید »

مطیع امر رهبریم

27 آذر 1396 توسط معصومه شهابي پور

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مهر مهدوی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس