مهر مهدوی

  • خانه 
  •  

آثار وبرکات بیداری بین الطلوعین

15 دی 1396 توسط معصومه شهابي پور

​

آثار و برکات بیداری بین الطلوعین


بین الطلوعین فاصله زمانی از طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع آفتاب است که حدود یک ساعت و نیم طول می‌کشد. در روایات از این زمان به ساعتی از ساعات بهشت یاد شده و آثار و برکاتی برای آن بیان شده که انسان به این نتیجه می‌رسد که اگر می‌خواهد خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت را داشته باشد و از بدبختی‌ها رهایی یابد می‌بایست در این ساعات بهشتی بیدار بماند؛ چرا که فرشتگان در حال تقسیم روزی هستند و اگر خواب بمانی از همه چیز باز ماندی. نویسنده در مطلب حاضربا مراجعه به آیات و روایات نقش کلیدی این ساعت از شبانه روز را تبیین کرده است.



ساعتی از ساعات بهشت
از نظر فلسفی میان لحظات زمانی هیچ تفاوتی نیست؛ چون زمان یک بعد از ابعاد ماده است که از آن به بعد چهارم پس از طول و عرض و عمق یاد می‌شود. زمان به سبب اینکه اعتباری‌تر از این سه بعد است، به نظر می‌رسد که کم تاثیرتر از دیگر ابعاد مادی باشد؛ به ویژه آنکه زمان در زمین با زمان در مریخ و مشتری و عطارد و دیگر سیارات بسیار متفاوت است. این بیست و چهار ساعت در زمین در سیاره دیگر چیز دیگری است. از طرفی زمان فاصله حرکت یک چیز از مبدا به منتهاست و این فاصله به طور طبیعی تفاوتی ندارد مگر همان تفاوت شتاب جرم و امور دیگری که به حوزه فیزیک و طبیعت و یا فلسفه مربوط است.
اما بر اساس آموزه‌های قرآنی انسان چون در عالم ماده است، اسیر و محاط به احکام و سنت‌ها و قوانین حاکم بر آن است. از این رو ماده به شکلی بر انسان احاطه دارد و باید این احکام و قوانین را بشناسد و به درستی از آن به نفع خود بهره ببرد.
آموزه‌های قرآنی بر این نکته تاکید دارد که روز‌ها و ساعت ‌ها و زمان‌های شبانه روز با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت چنان روشن و برجسته است که سرنوشت انسان را تغییر می‌دهد و خوشبختی و بدبختی را موجب می‌شود. سحرگاهان از جمله زمان‌هایی است که مورد تاکید قرآن قرار گرفته و نماز شب در آن و استغفار، راهی است که انسان را به مقام احسان می‌رساند.(ذاریات، ایات 16 تا 18)
یکی دیگر از ساعات بسیار مهم در طول شبانه روز، بین الطلوعین است. بِینَ الطُّلوعَین، فاصله زمانی میان دمیدن صبح صادق (طلوع فجر) و طلوع آفتاب است. بین الطلوعین در حقیقت همان زمانی است که هوا تقریبا گرگ و میش شده است.
در قرآن از ساعاتی پیش از طلوع خورشید برای دعا و ذکر خدا، یاد شده و دعا‌ها و اذکاری از معصومین برای این ساعات ذکر شده است. خداوند می‌فرماید: فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى؛ پس بر آنچه مى‏گويند شكيبا باش، و پيش از بر آمدن آفتاب و قبل از غروب آن، با ستايش پروردگارت او را تسبيح گوى، و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نيايش پرداز، باشد كه خشنود گردى.(طه، آیه 130)
همچنین در آیه 39 سوره ق می‌فرماید: فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ؛ و بر آنچه مى‏گويند صبر كن، و پيش از برآمدن آفتاب و پيش از غروب، به ستايش پروردگارت تسبيح گوى.
خداوند در آیات قرآنی از فرشتگانی یاد می‌کند که مسئولیت‌های خاصی دارند. برخی از فرشتگان برای بارور کردن ابر‌ها و آدم‌ها و گیاهان هستند، برخی مسئول جا‌به‌جایی ابرها، برخی مسئول پخش روزی(ذاریات، آیه 1)، حاملان دانه‌های باران(همان، آیه 2 )، تقسیم کنندگان امور و کارها(همان، آیه 4) و مانند آنها هستند.
بر اساس برخی از روایات تقسیم روزی که فرشتگان انجام می‌دهند و کار‌ها و امورات مردم را مشخص می‌کنند، در این ساعات از روز انجام می‌گیرد. در روایات تفسیری در ذیل آیه 57 سوره بقره «و أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى؛ و ما بر شما من و سلوی فروفرستادیم» آمده است که زمان نزول آن‌ها در بین الطلوعین بوده است.
در ذیل آیه 4 سوره ذاریات که خداوند فرموده است: فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً، در روایات تفسیری آمده است: إن الملائکة تقسم أرزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر إلى طلوع الشمس فمن نام ما بینهما نام عن رزقه؛ فرشتگان در هنگام بین طلوع فجر و طلوع خورشید، رزق و روزی بنی آدم را تقسیم می‌کنند و کسی که در آن زمان در خواب باشد رزقش را از دست می‌دهد.
همچنین خداوند می‌فرماید: وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّح بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالعَشیّ وَ الإِبکار؛ پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است و براى گناهت آمرزش بخواه و ستایشگر پروردگارت در شامگاهان و بامدادان باش.(غافر، آیه 55) در تفسیر آمده که مقصود از «الإبکار» بین الطلوعین است.
زمان بین الطلوعین به ویژه برای نماز و خواندن قرآن توصیه و سفارش الهی است؛ زیرا زمانی است که همه چیز در آن لحظات مشهود است. خداوند می‌فرماید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و نيز نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره مقرون با حضور فرشتگان‏ است. (اسراء، آیات 78)
علامه طباطبایی در این باره می‌فرماید: «دلوک الشمس» به معنای زوال آفتاب و ظهر است، «غسق اللیل» به معنای نیمه شب است و «قرآن الفجر» اشاره به نماز صبح است. لذا، این آیه شریفه از اول ظهر تا نصف شب را شامل مى‏شود، و نمازهاى واجب یومیه که در این قسمت از شبانه روز باید خوانده شود چهار نماز است، ظهر و عصر و مغرب و عشاء؛ و با انضمام نماز صبح که جمله: «و قُرْآنَ الْفَجْرِ» دلالت بر آن دارد نمازهاى پنجگانه یومیه کامل مى‏شود.(ترجمه المیزان، ج ‏13، ص 241)
از این آیات به خوبی به دست می‌آید که این ساعات بسیار مهم و ارزشی است و در زندگی انسان بسیار تاثیرگذار است.امام باقر (ع) این ساعات را ساعتی از ساعات بهشت دانسته و در بخشی از مناظره خود با اسقف اعظم مسیحی در خصوص زمان بین الطلوعین این گونه فرمود: آن ساعت از ساعات بهشت است، لذا در آن ساعت بیماران به هوش می‎آیند و درد‌ها ساکن می‎شوند و کسی که شب را نخوابیده در این ساعت به خواب می‎رود و خداوند این ساعت را در دنیا موجب علاقه کسانی که به آخرت رغبت دارند گردانیده و از برای عمل کنندگان آخرت دلیلی واضح ساخته و برای منکرین آخرت حجتی گردانیده است.
آثار مثبت و منفی خواب و بیداری بین‌الطلوعین 
آموزه‌های اسلامی دو دسته آثار مثبت و منفی برای خواب و بیداری در زمان بین الطلوعین بیان کرده است. در این ساعت همان طوری که لشکر فرشتگان در آمد و شد هستند، لشکر شیطان و ابلیس نیز بسیج می‌شوند؛ زیرا آنان نیز می‌خواهند بندگان را از فرصت استثنایی در شبانه روز دور نگه دارند. در بعضى از روایات از آن به یکى از دو زمان غفلت تعبیر شده، چنان‌که امام باقر(ع) مىفرماید: «ابلیس ملعون لشکریان خویش را در دو وقت: هنگام طلوع خورشید و غروب آن، پراکنده مى سازد، چراکه این دو زمان، دو زمان غفلت است».( کافى، ج 2، ص 522، حدیث 2) 
در روایات است كه «در ساعات اولیه شب بخوابید و بین الطلوعین بیدار باشید (من‏لایحضره‏الفقیه- جلد4- ص20) تا از آثار و برکات بیداری در این ساعات بهره مند شوید.
الف: آثار و برکات مثبت بیداری در بین‌الطلوعین: در آیات و روایات آثار و برکاتی برای این ساعات بیان شده است. از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- تقسیم روزی: بر اساس آموزه‌های قرآنی، روزی هر موجودی قسمت و مقدر شده است. مقدرات الهی بر اساس حکمت و مصلحت است. در آیات قرآنی بیان شده که امور در هر سال در شب قدر ماه رمضان تقدیر می‌شود(سوره قدر؛ آیات 1 تا 5؛ دخان، آیات 1 تا 4) امام زین‌العابدین (ع) می‌فرماید: قَالَ لَا تَنَامَنَّ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنِّی أَكْرَهُهَا لَكَ إِنَّ اللَّهَ یُقَسِّمُ فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ أَرْزَاقَ الْعِبَادِ عَلَى أَیْدِینَا یُجْرِیهَا؛ هرگز قبل از طلوع خورشید نخواب که من آن را برایت خوب نمی‌دانم، زیرا خدواند در آن وقت، روزی بندگانش را به دست ما تقسیم می‌کند. (وسائل‏الشیعة، ج 6، ص 498) امام رضا(ع) نیز می‌فرماید: الملائکه تقسم ارزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس فمن نام فیما بین‌ها نام عن رزقه؛  مابین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسان‌ها را سهمیه‌بندی می‌کنند. هر کس در آن زمان بخوابد، غاقل و محروم خواهد شد. (وسائل الشیعه ج 6 ص 49)
2- رهایی از بلا: از پیامبر(ص) یک ذکری بیان شده که خواندن آن در این ساعات موجب می‌شود تا از بلایا در آن روز رهایی یابد.(بحارالانوار، جلد 83، صفحه 298، حدیث 59) این ذکر در بخش اعمال و آداب این ساعات می‌آید.
3- حفظ نعمت‌های چهارگانه: بیداری در این ساعات از صبح با ذکر نعمت‌های الهی موجب می‌شود تا آنچه از معرفت خدا، ایمان و اسلام، رزق و ستاریت را خداوند به او داده، حفظ شود.(دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت) 
4- خسارت‌های مالی: انسان اگر در این ساعات بیدار بماند و ذکر خاصی را که در اعمال این ساعات آمده بخواند، از زیان‌های مالی و از دست دادن اصل سرمایه درامان خواهد بود. (خصال، جلد 2، صفحه 622 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 249، حدیث 11)
ب: آثار منفی خوابیدن در ساعات بین الطلوعین:
1- فقر: از جمله آثار منفی خوابیدن در بین الطلوعین می‌توان به فقر و بدبختی و نداری اشاره کرد. در روایت است: مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَى رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ کَعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ یُسْفَکُ عَلَیْهَا أَوِ اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًى أَوِ النَّوْمِ عَلَیْهَا قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ؛ زمین به سوی پروردگارش، فریادی مانند این سه فریاد (از بعد شدت) بر نمی‌آورد: فریاد از خونی که به ناحق بر روی او می‌ریزد، آب غسلی که با عمل زنا ریخته می‌شود، خوابی که پیش از طلوع خورشید باشد. (من‏ لایحضره ‏الفقیه؛ ج4، ص20) امیرمومنان علی(ع) نیز می‌فرماید: أَنَّ النَّوْمَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ شَتَاتَ الْأَمْرِ؛ خواب پیش از طلوع خورشید و نیز خواب قبل از نماز عشاء، باعث فقر و پریشانی امور می‌شود.(مستدرك‏الوسائل، ج 5، ص 110) 
2- بلا: بر اساس آنچه بیان شد به خوبی معلوم می‌شود که خوابیدن در هنگام بین الطلوعین موجب جلب بلا و مصیبت است؛ زیرا اگر بیداری موجب رهایی و دفع و رفع بلاست، خواب عامل جذب آن خواهد بود.
3- کوردلی: بر اساس روایتی که از امیرمومنان (ع) وارد شده کسی که در این ساعات می‌خوابد گرفتار کوردلی می‌شود و معرفت الهی از دل او می‌رود. (دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت) 
4- کفر و بی ایمانی: بر اساس همین روایت پیش گفته کفر و بی ایمانی محصول خوابیدن در این ساعات از شبانه روز است.(همان ،پیشین)
5- نیاز به دیگری برای رزق: اگر انسان در این ساعت بخوابد رزق او به جای آنکه در دستش قرار گیرد در دست دیگری قرار می‌گیرد و می‌بایست برای یک لقمه نان و کسب یک دانش و علم به دیگری رو اندازد تا روزی خودش را بازپس‌گیرد. (همان ،پیشین)
6- بدنامی و رسوایی: از دیگر آثار منفی خوابیدن در این ساعات آن است که اگر گناه و خطایی کرده باشد، خداوند در مقام ستاریت با او تعامل نمی‌کند و نعمت ستاریت از او سلب می‌شود. این گونه است که در جامعه براثر خطا و اشتباه و گناهی، رسوا می‌شود. (همان ،پیشین)
7- زیان‌های مالی: اگر کسی در این ساعات بخوابد نمی‌تواند از خود دفع شر کند و خسارتی که به اصل سرمایه او می‌رسد را برطرف کند. ( خصال، جلد 2، صفحه 622 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 249، حدیث 11)
8- نادانی: از پیامبر(ص) روایت است: النوم من أول النهار خرق و نوم القائلة نعمة و النوم بعدالعصر حمق و بین العشاءین یحرم الرزق؛ خواب اول روز، نادانی و خواب نیمروزی نعمت و خواب عصرگاهی کم خردی است و خواب اول شب(بین دو نماز مغرب و عشاء) باعث محروم شدن از روزی می‌شود.(مكارم‏الاخلاق، ص288)
9- زردی چهره: در روايات متعددى خواب بين الطلوعين مذمت شده است.اين خواب موجب فقر و پريشانى دانسته شده است. امام صادق(ع) فرمود: خواب صبحگاهان شوم است. رزق را دور و رنگ چهره را زرد و زشت مى‏كند و اين خواب شومى است. (بحارالانوار، ج 86، ص 129) در روایتی از امام باقر(ع) درمورد پرهیز از خواب صبحگاهی و ترغیب به بیداری در این ساعت آمده است: خواب صبح ،شوم و نامیمون است، روزی را دور می‌سازد، رنگ صورت را زرد و متغیر می‌کند، خداوند متعال، رزق را بین الطلوعین تقسیم می‌کند، از خواب در این زمان بپرهیزید و بدانید که من و سلوی (دو غذای لذیذی که برای بنی اسرائیل نازل می‌شد) در این ساعت برایشان فرود می‌آمد. (تهنیب، ج 2، ص 139)
10- غفلت: به این خواب ،اطلاق خواب غفلت شده است؛ شايد از اين جهت كه شخص از بركات زيادي كه در بيداري اين ساعات است، غافل بوده و خود را محروم مي كند.
برخی اعمـال و آداب بیـن الطّـلوعین 
چنان‌که گفته شد یکى از اوقات بسیار شریف و گرانبها، بین الطّلوعین (مابین طلوع صبح و طلوع آفتاب) است و اخبار زیادى از اهل بیت عصمت(ع) در فضیلت این وقت و در ارتباط با عبادت و ذکر و تسبیح خداوند در این مدّت از شبانه روز وارد شده است. 
1ـ از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: هر کس هنگام صبح، هفت بار این دعا را بخواند، در آن روز از بلا‌ها محفوظ باشد:  فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اِنَّ وَلِیِّىَ اللهُ الَّذى نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصّالِحینَ، فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُـلْ حَسْبِىَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ؛ خدا بهترین نگهبان است و او مهربانترین مهربانان است براستى سرپرست من خدایى است که قرآن را فرستاد و او شایستگان را دوست دارد پس اگر روگرداندند بگو خدا مرا بس است که معبودى جز او نیست بر او توکل کنم که او پروردگار عرش بزرگ است.( بحارالانوار، ج 83، ص 298، حدیث 59)
2ـ مرحوم کلینى از امام باقر(ع) فضیلت فراوانى براى این دعا نقل کرده است که پیش از طلوع آفتاب خوانده شود: اَللّهُ اَکْبَرُ، اَللّهُ اَکْبَرُ کَبیراً، وَسُبْحانَ اللّهِ بُکْرَةً وَ اَصیلاً، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ کَثیراً، لا شریکَ لَهُ، وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ ؛ خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است به کمال بزرگى و منزه است خدا در بامداد و پسین و ستایش بسیار، خاص خدا ،پروردگار جهانیان است که شریکى ندارد و درود خدا بر محمّد و آلش.( کافى، جلد 2، صفحه 526، حدیث 14)
3ـ «قطب راوندى» از امیر مؤمنان(ع) روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: هر کس که صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند، مى‌ترسم که این نعمت هاى خدا از او زایل گردد؛ آن چهار نعمت و سپاس بر آن، چنین است: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفنى نَفْسَهُ،وَ لَمْ یَتْرُکْنى عَمْیانَ الْقَلْبِ، اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى جَعَلَنى مِنْ اُمَّةِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى جَعَلَ رِزْقى فى یَدَیْهِ وَ لَمْ یَجْعَلْ رِزْقى فى اَیْدى النّاسِ، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى سَتَرَ ذُنُوبى وَ عُیُوبى، وَلَمْ یَفْضَحْنى بَیْنَ النّاسِ؛ ستایش خدایى را سزاست که خود را به من شناساند و مرا کوردل وامگذارد، ستایش خدایى را سزاست که مرا از امّت محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد قرارم داد و ستایش خدایى را سزاست که روزى مرا در اختیار خود قرار داد و روزیم را در اختیار مردم قرار نداد، ستایش خدایى را سزاست که گناهان و عیبهایم را پوشاند و در میان مردم رسوایم نکرد.( دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت)
4ـ مرحوم «صدوق» با سند معتبرى از امیر مؤمنان على(ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: هر کس سوره هاى توحید و قدر و همچنین آیة الکرسى را یازده بار پیش از طلوع آفتاب بخواند، از خسارتهاى مالى محفوظ مى‌ماند و همچنین فرمود: هر کس دو سوره «قل‌هو اللّه» و «انّا انزلناه» را پیش از طلوع آفتاب بخواند در آن روز گناهى از او سر نخواهد زد هرچند شیطان در این راه تلاش فراوان کند.(خصال، ج 2، ص 622 ؛ بحارالانوار، ج 83، ص 249، حدیث 11)
5ـ بسیار مناسب است که در این وقت مقدارى قرآن همراه با تدبّر و اندیشه بخواند و با آیات آن روح و جان خود را تازه کند و نیز مناسب است دعاى صباح امیرمؤمنان على(ع) را در این وقت بخواند.
در مفاتیح الجنان اذکار عام و خاصی به عنوان تعقیبات مشترکه و خاصه در همان آغاز مفاتیح الجنان آورده شده است.
آثار فیزیولوژیک خواب بین الطلوعین
متاسفانه افراد بسیاری این گونه مسائل را صرفاً به عنوان دستورالعمل‌های ارشادی و اخلاقی قلمداد می‌کنند، در حالی كه این دستورات صد در صد كاربردی هستند وعلم روز نیز بر پایبندی به آن‌ها تاکید فراوان دارد و به کار بردن آن‌ها فواید جسمی وروحی زیادی برای انسان به ارمغان می‌آورد. به عنوان نمونه یكی از فواید فیزیولوژیک بیداری بین الطلوعین این است که هورمونی در بدن به نام هورمون رشد(سوماتوتوروپ) وجود دارد كه بیشترین میزان ترشح آن حدود دو ساعت بعد از غروب آفتاب می‌باشد(زیرا بدن انسان یك فیزیولوژی خاصی دارد كه با عالم هماهنگ می‌باشد) و در رویات آمده كه همان ساعت بخوابید. 
اینكه خواب کافی در زمان مناسب، باعث بلندی قد می‌شود، به این دلیل است كه در اوایل شب، این هورمون ترشح می‌شود و اگر كسی سر شب بخوابد، رشد متناسب و متعادلی پیدا می‌كند.
اما یك سری از هورمون‌های استرس زا وجود دارند(البته در جای خود مفید می‌باشند) كه به آن‌ها «كورتیكواستروئید» گفته می‌شود، مانند هورمون «کورتیزول». بیشترین میزان ترشح این هورمون‌ها دو ساعت قبل از طلوع آفتاب می‌باشد؛ یعنی دقیقا هنگام بین الطلوعین (از طلوع فجر تا طلوع آفتاب). 
اینكه خواب بعد از اذان صبح، باعث ناراحتی و كسلی و پریشانی انسان می‌شود، ولی بیدار شدن در موقع اذان حالت شادابی می‌آورد، به خاطر ترشح این هورمون‌هاست. همچنین اگر زمانی كه این هورمون‌‌ها حداكثر ترشح خود را دارند، انسان خواب باشد، احتمال سكته زیاد است. لذا به گفته متخصصان بیشترین آمار مرگ در خواب، در ساعات بین الطلوعین می‌باشد.
اگر همین مسئله یعنی نخوابیدن بین الطلوعین را یك پزشك به ما توصیه می‌كرد، با شوق و اطمینان بیشتری به آن عمل می‌كردیم، زیرا به كاربردی بودن آن معتقد بودیم، اما دستورات دینی را به عنوان مسائل صرفاً اخلاقی پنداشته و كمتر به آن‌ها توجه می‌كنیم.
حضرت امام سجاد (ع) به بیداری در بین الطلوعین اهتمام داشت و آن را تنها به یاد خدا می‌گذراند و هرگز با دیگران مشغول به صحبت نمی‌شد. (بحارالانوار، ج 46، ص 191، حدیث 57 به نقل از السوائد)
فقیهان شیعه در بحث از آداب بیع ـ به استناد احادیثی ـ کراهت معامله و تجارت را در زمان بین الطلوعین یادآور شده و بین الطلوعین را زمان دعا وعبادت دانسته‌اند.(تهذیب، شیخ طوسی، ج 7، ص 8؛ نراقی، احمد، مستندالشیعة، ج 14،ص 25) وقوف در مشعر، در بین الطلوعین روز عیدقربان نیز از ارکان حج شمرده شده است. (مستند الشیعه، نراقی، نراقی، ج۱۲، ص۲۴۹)
منظور از وسعت روزي چیست؟
چنانکه گذشت بيداري بين الطلوعين داراي آثار و فوايد بسياراست که از مهم‌ترین آن‌ها نشاط دروني وروحی، طول عمر، بركت و وسعت روزي … می‌باشد. این بركت و وسعت روزي حتي براي كساني كه حقوق ثابت ودر آمد مشخص دارند نيز مطرح است. اما درخصوص افزایش روزی ممکن است برای عده‌ای این سوال پیش آید که با وجود مداومت بر این بیداری، افزایش محسوسی در روزی و درآمد خود مشاهده نمی‌کنند وهمان حقوق و درآمد وپول و خرجی روزانه می‌رسد، در پاسخ باید گفت که روزی تنها منحصر به جنبه مادی نیست و هر خیری اعم از مادی و معنوی، روزی محسوب می‌شود به طور مثال شنیدن حرف خوب ،کسب آگاهی و علم جدید، داشتن دوست  وهمسایه خوب، پیدا کردن حال دعا ورقت قلب معنوی، توفیق گره گشایی از خلق وکمک به نیازمندان  وصد‌ها وبلکه هزاران مصداق برای روزی وجود دارد که چه بسا فرد خودش متوجه به دست آوردن آن‌ها نشود. همچنین خرج هاي بي مورد، ضررها، بيماري ‌ها و موفقيت تحصيلي فرزندان و … همگي مي تواند بسيار پر هزينه باشد كه به بركت بهره هاي معنوي چه بسا اين گونه هزينه ‌ها به سراغ فرد نيايدواین چنین، انسان بهره مند از برکت و روزی  شود. 
آیت‌الله بهجت و درمان درد‌ها با نماز و بيداري بين الطلوعين
نگارنده به یاد دارد روز شنبه 28 آبان سال 1379، ماه شعبان بود که شخصی برای درمان دردی از آقای بهجت (ره) سوالی کرد. ایشان پاسخ دادند که بر نماز اهتمام داشته باش و پس از نماز صبح در بین الطلوعین بیدار باش و در این ساعت بیرون برو و در بیرونی تعقیبات را انجام ده و پیاده روی کن!
(به نظرم جوان گفته بود: من وقتی در اتاق هستم خوابم می‌برد و نمی‌توانم این یک ساعت و نیم بین طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع خورشید را بیدار بمانم. از این رو آیت‌الله پیشنهاد بیرون رفتن و پیاده روی و انجام تعقیبات در هوای بیرون اتاق را به این جوان داده بود.)
سپس از او پرسید: کجایی هستی؟
جوان پاسخ داد: اهل تبریز.
آیت الله فرمود: خب! هوای آنجا زیاد هم سرد نیست. در این ساعت بیرون باش و تعقیبات را در بیرون انجام بده!
جوان پرسید: دیگر چه کاری کنم؟!
آیت الله فرمود: همین کار را انجام بده!
جوان گویی به پاسخش نرسیده باشد. دوباره پرسید: اگر نشد باز خدمت برسم؟!
آیت الله سکوت کرد و به مسیرش ادامه داد. آنجا بود که یاد اشکالات بنی‌اسرائیل و داستان گاو افتادم. هر چه بیشتر بپرسی کار را بر خودت سخت‌تر می‌کنی.

 نظر دهید »

تاثیر وفایده اذان

14 دی 1396 توسط معصومه شهابي پور

​آثار و فوايد اذان

اذان عبادتى است كه داراى ابعاد مختلفى بوده و هر يك از جملات آن داراى آثار و فوايد تربيتى, اجتماعى, سياسى و فرهنگى اى است كه مهم ترين آنها بدين شرح است: 
1. وقت نماز را براى بندگان تعيين مى كند.
2. مفاهيم عالى اعتقادى را تعليم مى دهد.
3. مردم را به عبادت تشويق مى كند.
4. سبب بيدارى غافلان است.
5. مردم را به وحدت و يكپارچگى دعوت مى كند.
6. مسلمانان را به وقت شناسى و نظم در كارها دعوت مى كند.
7. دافع شيطان است; چنان كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: هرگاه در تنهايى وحشت زده شديد و پنداشتيد كه شياطين از جن مى خواهند سر راه شما را بگيرند, اذان بگوييد.(20) 
8. زمينه را براى تربيت معنوى كودكان آماده مى كند.
9. اذان موجب غم زدايى است.
10. اگر اذان از روى ايمان و اخلاص گفته شود, خداوند گناهان گوينده آن را مى بخشد: ((من اذن فى سبيل الله صلوه واحده ايمانا و احتسابا تقربا الى الله.
غفر الله له سلف من ذنوبه;(21) كسى كه براى خدا, اذان يك نماز را از روى ايمان و اخلاص بگويد, خداوند گناهان گذشته او را مى بخشد.))
11. روزى را زياد مى كند.
سليمان بن عقيل گفت: به حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام) عرض كردم: چرا انسان بايد همراه با موذن اذان بگويد؟ فرمود: اين كار موجب افزايش روزى مى شود.(22) 
12. گواهى به ولايت و امامت حضرت على(عليه السلام) مى دهد.
از آن جا كه بنى اميه و بنى مروان, گستاخى را به جايى رساندند كه (العياذ بالله) لعن و سب حضرت على(عليه السلام) را جزء اذان و اقامه قرار دادند, و با صداى بلند اعلام مى نمودند و منكر اسلام و ايمان حضرت على (عليه السلام) شدند در حالى كه آن حضرت نخستين كسى بود كه اسلام را پذيرفت.
بنابراين شهادت به ولايت حضرت على(عليه السلام) در اذان, انسان را در مسير ((صراط مستقيم)) ثابت قدم نگاه مى دارد.

 2 نظر

تاآخرین نفس پای تو ایستاده ایم

14 دی 1396 توسط معصومه شهابي پور

ای عزیزترین رهبر، ما با وجود شما به جهان فخر میفروشیم

 نظر دهید »

فضیلت دعای عهد

13 دی 1396 توسط معصومه شهابي پور

​دعای عهد چه خط مشی و افقی را برای منتظران ترسیم می کند؟




یکی از دغدغه های جدی منتظران این است که زندگیشان رنگ و بوی زندگی مهدوی بگیرد. ما همیشه به دنبال این هستیم که بدانیم زندگی مهدوی چه نوع زندگی ای است؟ بهترین مسیر زندگی مهدوی در دعای عهد ترسیم شده است. در دعای عهد، فضیلتهای مختلفی وجود دارد و ابعاد مختلف زندگی مهدوی رقم خورده است. به فرموده امام صادق (ع) کسی که 40 صبح دعای عهد را بخواند از یاران حضرت می شود. در حقیقت خواندن این دعا توفیق یاری حضرت را فراهم می کند. توفیق رجعت، یکی دیگر از فضیلتهای این دعاست. این دعا به قدری فضیلت دارد که در هر کلمه دعای عهد به انسان هزار حسنه داده می شود و به هر کلمه ای هزار سیئه از انسان بخشیده می شود.




امام صادق (ع) نقل کرده اند: «هر که چهل صباح این عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه آن هزار حسنه، او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند.»




به چه مضامینی جز تجدید عهد در این دعا اشاره شده است؟




دعای عهد، اول مسیری را که برای زندگی رقم می زند، خداشناسی است. شروع این دعا با اوصاف خداست. کسی که می خواهد امام زمانش را بشناسد اول باید خدا را بشناسد. در دوران غیبت نیز سفارش شده که دعای «اللهم عرفنی نفسک……؛ خدایا خودت را به من بشناسان که اگر تو را نشناسم پیامبرت را نمی شناسم و اگر پیامبر را نشناسم حجتت را نمی شناسم و اگر حجت خدا را نشناسم از دین گمراه می شوم» را زیاد بخوانید. خداشناسی، مقدمه امام شناسی است. انسانی که به دنبال امام عصر (عج) است باید انسانی توحیدی و خداشناس باشد. در ابتدای دعای عهد 16 وصف از اوصاف خدا بیان می شود. پروردگار نور عظیم، پروردگار کرسی بلند، پروردگار دریای جوشان، پروردگار سایه و آفتاب داغ، فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور و قرآن عظیم، پروردگار فرشتگان مقرب و پیامبران خدا از جمله اوصافی است که برای خداوند در این دعا آمده است. در بخش دوم دعای عهد وارد مرحله درود و سلام به امام می شویم. در این بخش از دعا می خوانیم: «اللهم بلغ مولانا الامام المهدی القائم بامرک…؛ خدایا برسان مولای ما را، آن امام راهنمای راه یافته و قیام کننده به فرمان تو که درود خدا بر او و پدران پاکش باد.» واژه «مولا» یعنی نزدیکترین. «ولی» در کتاب لغت یعنی اوج قرب، به حدی که هیچ حائلی بین تو و او نباشد. کسی که هر صبحگاه این جمله را به امامش بگوید، حرکتش تا شب جهت دار می شود. در این دعا به امام می گوییم که تو پیشوای منی. یعنی در هر قدم باید بنگریم امام چه گفته و چه چیز مرضی رضای امام عصر (عج) است. امام زمان (عج) هادی و هدایت کننده است و علاوه بر اینکه دغدغه هدایت ما را دارد خودش هدایت شده است. دعای عهد به منتظران، افق جهانی می بخشد. در این دعا می خوانیم: «صلوات الله علیه و علی آبائه الطاهرین عن جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الارض و مغاربها…؛ درودهای خداوند بر او و پدران پاکش باد از طرف همه مردان و زنان با ایمان در مشرقهای زمین و مغربهای هموار آن….» منتظران با قرائت این دعا در ابتدای صبح از طرف همه مؤمنان سراسر جهان به امام سلام می دهند.

 نظر دهید »

انفاق از منظر قران‌کریم

12 دی 1396 توسط معصومه شهابي پور

​مثل هاى زيباى قرآن(13)


انفاق، و هفتصد برابر پاداش




آيه الله جعفر سبحانى

قرآن مجيد طى چهار تشبيه و تمثيل, ابعاد و آداب مختلف انفاق را بيان كرده است. 
((مثل الذين ينفقون إموالهم فى سبيل الله كمثل حبه إنبتت سبع سنابل فى كل سنبله مإئه حبه و الله يضاعف لمن يشإ و الله واسع عليم)).
((كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند, بسان بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه يك صد دانه باشد, و خداوند براى هر كسى بخواهد دو يا چند برابر مى كند(رحمت) خدا وسيع و او دانا است)).
((الذين ينفقون إموالهم فى سبيل الله ثم لا يتبعون ما إنفقوا منا و لا إذى لهم إجرهم عند ربهم فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون)).
((كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند, و پس از انفاق نه منت مى گذارند, و نه آزارى مى رسانند, براى آنان پاداشى است نزد پروردگارشان, نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند)).
((قول معروف و مغفره خير من صدقه يتبعها إذى و الله غنى حليم))(1).
((گفتار خوش, و عفو و گذشت در برابر سائلان نيكوتر از انفاقى است كه به دنبال آن آزارى باشد, خدا بى نياز و بردبار است)).

مثل هاى پياپى

قرآن مجيد در سوره بقره در ضمن آيه هاى 261 - 266 چهار تمثيل مطرح كرده كه هر يك براى خود پيام خاصى دارد.
در تشبيه نخست, انفاق انسان را به بذرى تشبيه مى كند كه به هفتصد دانه تبديل مى گردد(آيه 261).
در تشبيه دوم انفاق رياكاران و كسانى را كه پس از انفاق منت مى گذارند, و يا آزار مى رسانند, به بذرى تشبيه مى كند كه بر قطعه سنگى كه روى آن خاك نازكى باشد افشانده شود, سپس باران درشت ببارد و خاك و بذر را بشويد(آيه 264).
در تشبيه سوم, انفاق افراد با اخلاص را به باغى تشبيه مى كند كه در نقطه بلندى قرار گيرد و باران درشت به آن برسد و ميوه خود را دوچندان دهد(آيه 265).
در تشبيه چهارم بار ديگر انفاق رياكاران و گروه منت گذار و آزاررسان پس از انفاق را به باغى تشبيه مى كند كه از هر ميوه اى در آن وجود داشته, اما ناگاه باد سوزاننده اى به آن برخورد كند و بسوزد(آيه 266).
اين تشبيهات چهارگانه كه همگى بر محور انفاق دور مى زند, جنبه تربيتى دارد و علاوه بر دعوت به انفاق, راه و رسم آن را مىآموزد, و در صورت عدم تمكن از انفاق, شيوه برخورد با فقير را تذكر مى دهد و بر اخلاص در عمل و نيت و دورى از ريا و منت و آزار تإكيد مى ورزد.
اينك ما يكايك اين تمثيل ها را مورد بررسى قرار مى دهيم:

تمثيل نخست: انفاق و پاداش هفتصد برابر

جامعه انسانى بسان پيكر واحدى است كه اعضاى آن به كمك يكديگر مى شتابند و اظهار همدردى مى كنند تا آنجا كه اگر دل انسان درد كند, ديده; اشك مى ريزد; پيامبر گرامى(ص) در حديث معروف خود به اين نكته تذكر داده و فرموده است:
((مثل المومنين فى توادهم و تعاطفهم و تراحمهم كمثل الجسد الواحد اذا اشتكى منه عضو تداعى له سائر الجسد بالسهر و الحمى))(2).
((جامعه با ايمان در دوستى و مهربانى و ترحم به يكديگر بسان بدن واحد است كه هرگاه عضوى از آن به درد آيد, اعضاى ديگر نيز با بيدارى و تب ابراز همدردى مى كنند)).
در چنين جامعه اى نبايد اختلاف طبقاتى به پايه اى برسد كه يكى, از پرخورى دچار بيمارىهاى مزمن گردد و ديگرى از گرسنگى جان بسپارد, بلكه بايد حس تعاون و همدردى بر جامعه حكومت كند و بخشى از ثروت افراد براى بهبود وضع مستمندان اختصاص يابد.
طبيعت براى ما درس آموزنده مى دهد, درخت, شيره وجود خود را به صورت ميوه در اختيار ما مى گذارد, آفتاب پيوسته نور مى پاشد و پيوسته مى سوزد تا منظومه را روشن كند.
در آيين اسلام علاوه بر انفاقهاى واجب, تحت عناوين زكات, كفارات تإكيد بر انفاقهاى مستحب شده و قرآن در آيه هاى مختلف, جامعه اسلامى را به آن دعوت كرده است. آيات مربوط به انفاق به چند گروه تقسيم مى شود:
گاهى اصل انفاق را مطرح مى كند و مى فرمايد:
((و ما تنفقوا من خير فان الله به عليم))(3).
((آنچه از مال دنيا انفاق كنيد, خدا از آن آگاه است)).
و گاهى ديگر به بيان كيفيت آن مى پردازد و يادآور مى شود كه در انفاق بايد ميانه رو بود نه اسرافگر و نه امساك پيشه:
((و الذين اذا إنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا…))(4).
((آنان كه انفاق مى كنند, در حالى كه نه در انفاق اسراف مى كنند و نه راه امساك را در پيش مى گيرند)).
در مرحله سوم يادآور مى شود كه انفاق بايد براى رضاى خدا باشد نه كسب مقام و نه نام و نشان چنانكه مى فرمايد:
((…و ما تنفقون الا ابتغإ وجه الله…))(5).
((انفاق نمى كنند مگر براى كسب رضاى خدا)).
در مرحله چهارم يادآور مى شود كه فرد انفاقگر نبايد بر فقير منت بگذارد و نه به او آزار برساند همچنان كه در آيات مورد بحث خواهد آمد. آنجا كه مى فرمايد:
((…لايتبعون ما إنفقوا منا و لا إذى…))(6).
((انفاق خود را با منت و آزار همراه نمى سازند))
در مرحله پنجم يادآور مى شود كه انفاق به هر دو حالت خوب است آشكار و پنهان, چنان كه مى فرمايد:
((…و إنفقوا مما رزقناهم سرا و علانيه…))(7)
((از آنچه كه به آنان داديم به صورت پنهان و آشكار انفاق مى كنند)).
بنابراين, آيات انفاق به چند دسته مختلف تقسيم شده است و هر دسته هدف خاصى را تعقيب مى كند.
ولى در آيه مورد بحث هدف ديگرى تعقيب مى شود و آن اين كه انسان انفاقگر در راه خدا به دانه اى تشبيه مى شود كه در دل زمين پنهان گرديده سپس پس از يك رشته فعل و انفعالات و ريزش باران و تابش آفتاب به هفتصد دانه تبديل مى گردد. چنانكه مى فرمايد:
((مثل الذين ينفقون إموالهم فى سبيل الله كمثل حبه إنبتت سبع سنابل فى كل سنبله مإئه حبه)).
((كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند بسان دانه اى هستند كه هفت سنبل مى روياند و در هر سنبل صد دانه هست)).
ظاهر آيه انسان انفاقگر را به دانه تشبيه مى كند ولى از نظر تحليل حقيقت به شكل ديگر است.
الف. انسان انفاقگر بسان كشاورز است كه دانه مى كارد.
ب. انفاق اين انسان بسان دانه اى است كه كشاورز آن را در دل زمين پنهان مى سازد. 
ج. همان طورى كه دانه به هفتصد دانه تبديل مى شود, انفاق انسان نيز دهها برابر مى گردد.
ولى ممكن است سوال شود اگر واقعيت تمثيل همين است كه در سه بخش آمده, پس چرا قرآن خود شخص انفاقگر را به دانه تشبيه مى كند درحالى كه شخص بايد به زارع, و انفاق به دانه تشبيه شود.
پاسخ اين سوال اين است كه عمل هر انسانى پرتوى از وجود او است; مثلا ايمان مومن و كفر كافر نمونه روحيات او است و عمل هر چه توسعه پيدا كند, تو گويى ذات انسان گسترش يافته است.
بنابراين هر دو تشبيه صحيح مى باشد, خواه منفق را به دانه تشبيه كنيم, يا عمل او را; تو گويى ذات و عمل, دو رو از يك سكه مى باشد كه گاهى به آن ذات گفته مى شود و احيانا عمل.
ممكن است در اين مورد وجه ديگرى نيز باشد و آن اين كه افراد نيكوكار بر اثر فزونى اعمال نيك, مجسمه انفاق مى باشند كه واقعيتى جز نيكى و احسان ندارند و لذا تشبيه شخص به دانه بسان تشبيه انفاق به دانه است.

واقعيت است نه تخيل

قرآن در اين آيه از تبديل يك دانه به هفتصد دانه خبر مى دهد و اين يك واقعيت است كه كشاورزان كاركشته از آن خبر مى دهند زيرا:
در شرايطى كه زمين آماده كشت باشد و خورشيد همراه با باران كافى, بر آن بتابد, چه بسا ممكن است يك دانه به فزونتر از آنچه در آيه آمده تبديل شود. كشاورزى آگاه از اصول كشاورزى به خود اينجانب گفت: من در برخى از سالها از يك بوته نهصد دانه برداشت كردم و چه بسا ممكن است فزونتر از آن نيز رخ دهد.
هدف آيه اين است كه يك مطلب عقلانى را به صورت محسوس درآورد زيرا قرآن قبل از اين آيه به افرادى كه در راه خدا قرض مى دهند, نويد مضاعف داده و چنين مى فرمايد: 
((من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له إضعافا كثيره و الله يقبض و يبسط و اليه ترجعون))(8).
((كيست كه به خدا قرض الحسنه اى دهد(از اموالى كه خدا به او بخشيده انفاق كند) تا آن را براى او چندين برابر كند؟ و خداوند است كه روزى بندگان را محدود يا گسترده مى سازد, (و انفاق هرگز باعث كمبود روزى آنها نمى شود) و به سوى او باز مى گرديد)).
اين آيه گزارش مى دهد كه خدا به وام دهندگان چند برابر مى دهد و در آيه مورد بحث مى فرمايد:
((و الله يضاعف لمن يشإ)).((خدا درباره هركس بخواهد, پاداش بيشترى مى دهد)).
اكنون در ذهن انسان اين مطلب جلوه مى كند كه چگونه يك عمل كوچك, به چند برابر تبديل مى شود؟ براى رفع هر نوع استبعاد, خدا مسإله معقول را در لباس محسوس ريخته, از تبديل دانه به هفتصد دانه خبر داده و از اين طريق حيرت و ترديد ساده لوحان را پايان بخشيده است.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مهر مهدوی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس